کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

خاطرات شمال

القصه

جونم براتون بگه

وقتی خواهری زنگ زد گفت بیا داداش فسقل می خوام ببریم بیمارستان

هیچی دیگه اخما رفت تو هم وشب قطار گرفتم و راهی شدم

حدود 5 بود که رسیدم قایمشهر

گفتم یه دست  صورتی بشورم و یکم بشینم تا هوا روشن تر بشه و تاکسیا

شروع به کار کنند

رفتم سمت دستشویی، معمولا دستشوییا باسالن انتظار فاصله دارن

و صبح و سکوت و .....

هیچی همین جوری که داشتم می رفتم ...

 

 همین جوری داشتم می رفتم

اقا کجا داشتم می رفتم خخخخ

همون نزدیک دشتشویی بودم یهو یه خانمی  اومد

که معلوم بود برای اون منطقه نیست و مسافره

تا منو دید گفت :

خدا رو شکر بالاخره یه ادمیزاد دیدم ...

ترسیدم فکر کردم کسی اینجا نیست

بنده خدا واقعا ترسیده بود

دیگه رفتیم سالن انتظار

من  اون بودیم

شروع کرد به حرف زدن که اومده خونه دوستش

و بهش گفته 7 می رسه و حالاکه زود ریده درست نیست

زودتر بره ....

هچی دیگه  گفت همسرش فوت کرده  و پسراش رفتن خارج و

حلا تنها سفر میکنه

یکم که گذشت بهش گفتم معمولا دور میدون چایی هست

برم یه چایی بخوریم

یکم که راه افتادیم چون محیط نمی شناخت گفت زوده و جایی

باز نیست و برگشتیم ...منم اصراری به ادامه مسیر نداشتم

چون کمی به محیط اشنا نبود دچار استرس شده بود

برگشتیم و دوباره تو سالن انتظار نشستیم

بعد مدتی یکم هوا روشن شد و یه خانمی هموارد سالن شد

ازش پرسیدیم مغازه هاباز شدن ، گفت اره

معمولا شمال مغازه ها زود باز میشن ..

مثلا مانتوفروشی 7 باز می کنه...تعجب عمیق و شدید ..

هیچی دیگه راه افتادیم سمت میدون

سر اغ نونوایی گرفتیم ...اون اطراف نبود

چایی فروشای دور میدونم نبودن

موندیم چیکار کنیم که خانم همراهمم

گیتی خانوم گفت بریم قهوه خونه

دیگه پرسون پرسون یه جا پیدا کردیم رفتیم

قهوه خونه های شمال باحاله

دور صندلی میذارنو مردا می رن می شینن یه چایی

صبحونه می زنن و از قلیون و اینا خبری نیست

خیلی ساده  باحاله

هیچی جاتون خالییییییییییی

یه املت ربی زدیم وچایی

و با هم کلی حرف زدیم

گیتی خانوم 68 سالش بود ولی ماشالا جون مونده بود

میگفت شوهرش 20 سال ازش بزرگ تره بوده و

گیتی عاشقش شده ...

دیگه بعدشم اومدیم سمت تاکسا

نخودنخود هرکه رود خانه ی خود

شمارشو گرفتم که در ارتباط باشیم

خیلی اخلاقاش شبیه من بود

هر دو مون تعجب کرده بودیم

دیگه ، گیتی هم اومد تا اخمای منو باز کنه

تا با روی خوش برم خونه خواهری

این روزاسخت گذشت اما اتفاقای قشنگیم رخ داد.

پانوشت:

مرسسسسسییییی ماجان خوب و نازنین که این روزا کنارم بودی

هرچی تمشکه مال تو  ...شکلک لبخند عمیق

نظرات 13 + ارسال نظر
Amir شنبه 5 مرداد 1398 ساعت 13:22 http://mehrekhaterat.blogsky.com

خب شما معنیشو میدونی به من بگو

خودشون گفتن دیگه

Amir جمعه 4 مرداد 1398 ساعت 16:19 http://mehrekhaterat.blogsky.com

نه تعجب نداره
من نشنیدم خب

Amir چهارشنبه 2 مرداد 1398 ساعت 16:45 http://mehrekhaterat.blogsky.com

قائمشهر رو دوست دارم ، هم خودشو و هم ادم هاشونو
دستم قائمشهری هست ، خیلی باحاله

شما هم هستی؟ البته شما هم باحالی

قایمشهری نه
همه بهم همینو میگن

Amir چهارشنبه 2 مرداد 1398 ساعت 16:43 http://mehrekhaterat.blogsky.com

ماجان کیه؟

یعنی واقکی واقکی نمیشناسیییییش؟

ایکون تعجب عمین با دست زیر چونه

Baran دوشنبه 31 تیر 1398 ساعت 22:46

الهی شکررررجدا از دل برآمده بود که الحمدالله بر دل نشست


مرسی بابت اطلاعات تون راجب این شهردارکتاب خوان و

پفففف
مملکت دس کی اس؟واقعا؟


هی
واقعا دست کیا افتاده

Baran دوشنبه 31 تیر 1398 ساعت 19:35

جان دل ماجان

الهی شکر که مرخص شده
خدایا شکرت

این طفلی رفته تحقیق و
پژوهش کرده.ترانه های فل بداهه رو میخونهببین اون کی بوده که دلبرشو خیلی دوست داشته و
دس به دامن باد شده،که بره ابرو بیاره بالاسر دلبرش،که روی خورشیدو
بپوشونه و
دلبر تو سایه نشاءکنه

جریان این شهردار جدید چی بود؟

خط اول بدجور به دل نشست

اها
اون که گفته چه باحال بوده
طرفم چقدر دوست داشته

شهردارتون نیومده سوار تاکسی شده
با دوربین و اینا کلی عکس و خبر
ولی سوژه شده
چون استاد ما بود سریع بچه ها خبرشو گذاشتن
فقط کتاب خوندنش

Baran یکشنبه 30 تیر 1398 ساعت 07:44

سرچ بزنین ناصر وحدتی سفره هفت سین
تو آپارات تصویریش هست.یه مستندی با خورشید بانو اجرا کردن

کلا لحن صدای ایشون رو دوست دارم
یه جایی خونده
برید به ابر بگید بیاد
دلبر من تو شالیزار و
طاقت گرما رو نداره



ان شاءالله که فسقل بهتر شده
طفل معصوم خواهریخدایا فسقل خوشه و
خواهری و... نفس راحت بکشن


نه والا.سیتی نخوردم
تمشک خوردم
که خیلی هم یادتون کردم

چقدر دلبرشو دوست داشته
بهتر شده ماجان
اومده خونه
مرسییی ازت
بزار عکسشو بعدا برات می فرستم شاید شما چیز دیگه می گید بهش
مرسی مرسی

Baran پنج‌شنبه 27 تیر 1398 ساعت 22:57

ای بابا
توجه نما عزیزم
اینجا رویا استعاراس.رویا خودتی عجیجم

تی اخم واکن گل ری حانمعزیزم ،تی قربانم


قلبم گرفت
ان شاءالله فسقل جون زودی خوب شه
دکترش خوبه؟الکی بچه رو بابت بیمه و...نگه نداشته باشن
طفلی مامانش
خدایا این فسقل بچه رو خوبش کن لطفااااا

استعاره کیه؟
گل ریحون دارم ...کی خونده بود اینو

خدا نکنه
بهتره ...
نه الکی نگهش نداشتن
معدش حساس شده تا غذا می خوره بالا میاره
نگهش داشتن خوب بشه
بنده خدا خواهری
اره دیگه خدایا
بهش سلامتی برگردون
امین
راستس سیتی خوردی
هر چی سیتی مال تو
من خیلی دوست دارم
شبیه انگور درشته ولی خیلی خوشمزست

Baran پنج‌شنبه 27 تیر 1398 ساعت 21:15

جااااان و
دلت سلامت
بله،توجه نمودم.توجه توجه.
منو اخم.رویا جان بیاد ،دوتا دستای من مث درب های اتوماتیک و
جَک دار،آغوش میگشایه

وااااای
یه تیزری بود؟آقاهه پشت دست نوه اش میزدو
میگفت.منم همین طور
یهو یاد اون افتادم

خلاصه اینکه
ایشالا فسقل جان و
عزیزانش خوب و
خوش و
سلامت باشدو
باشند همیشه

اصلا فکر نمی کردم همچین دوستی باشیییی
اصلنا
منو به رویا فروختی ...ها ...
خجالت نمی کشی
که رویا بیاد اعوش و روی گشاده و این حرفا


بازم اخم
خیلی شدید
اره اون تبلیغه خیلی خوبه
داداش فسقل هنوز بیمارستانه بچم
گامبو خوب نمیشه بر گرده خونه
براش دعا کن

محمد سه‌شنبه 25 تیر 1398 ساعت 22:49

مدیونید اگه فکرکنید فقط به خاطر تمشکای از دست رفته کامنت گذاشتم

Baran سه‌شنبه 25 تیر 1398 ساعت 22:49

جدی؟آدما که لبخند می زنن؟متبسمن؟عاشق شدن؟اینجورا؟آخه من همیشه عشق و
دوست داشتن و
قاطی میکنم

دروغ چرا؟هوا نم نم بارونه و
این ذهن روشن و
هیزم،نخ ب نخ و...خیره به حرکت برگا و
پک کشدارو....باقی ماجرا رو که خودتون بهترمیدونی

حالا بچه غمبادبکنه؟مُو چه کنم؟(بالحن سیما بینا بخونین لطفا)

منم همین طور

هوووم ...جااان
چییبیی

نو عمباد نکنه
انقدر نکشه که بترکه خو
شما توجه بنما
بله توجه
وقتی رویا جان اومدن خودت بهش اخم کن خوب

Baran سه‌شنبه 25 تیر 1398 ساعت 21:23

آخ آخ
همین دخل و
خرج پدرسوخته،سیبیلاو
شقیقه هاموسفید کرد


یعنی عاشق اون تصویر سازی تون شدم

بله ،ماجان محو افقِ ،که باد داره برگها روتکون توکن میده و
اصن این دنیا نیس

ایشلا ایندفعه چارشنبه بازار تشریف میبرین و
از بازارچه برامون می نویسین
دایی عروس مونم آملِ.تعریف میکنن خیلی خوبه.
راننده خطی ها؟آفتاب گرفته هایی که جاده رو حفظن
آمل بابل ساری گرگان؛یه نفر!
خلاصه اینکه
باحترام فراوان دوستتون دارم و
ارخدا بهترین ها رو برای شما و
خانواده تون خواهانم

راستی؟گویا امشب ماه گرفتگیِالبته اینجا هوا بارونیه ودیشب اما ،ماه توآسمون بود و
براش فرستادم وبای بای.فقط زد.انگار طفلی واژه کم آورده بود

سبیل و شقیقه هاااااا
چند وقت من نیستم 
چشم کمربند دور دیدی 
سیگار و رویا و سبیل و ....

خودمم همین طور 
حرکت برگا خیلی باحاله
ان شاءالله
با لهجه که میگن خیلی با نمکه 
خلاصه 
ما هم همینا که شما فرمودید 
گویا هست 
چند شبه ندیدمش ...رفتم حیاط ...نبود ...بچه قهر کرده...
بچه رو عاشق کردی با ابن استعفرالله بعد میگی کم حرف شده ...اهه

Baran سه‌شنبه 25 تیر 1398 ساعت 19:02

جووونت بی بلا و
دلت خوش

منم اینجور دوست های بزرگتراز خودم دوست دارمخدا شوهرِ گیتی جونو رحمت کنهکه عشقشو خوب نگه داشه و
گیتی جون خوب مونده
طایفه ی ما هم معتقدم
مرد باس هشت تا ده سال از زن بزرگتر باشه
والبته یه خانمی به سن و
سال گیتی جون بهم گفت؛هیچ وقت دخل و
خرج خونه رو به عهده نگیر.که آدمو پیرمیکنه
دیگه اینکه:
تی اخم و اخلاقِ میرمآ

پانوشت؛
ماجان خیلییییییییییی مخلص.خیلی چاکر تونه کاکتوس جان
خیلیییییی خجالت مون دادین می دیل تی واسی چکه پر بزه

تمشکارو نصف نصف مساوی شکلک بلخند عمیق و
جیغ دس هوراااااا
خوب و
نازنین رو هم نصف میکنیم و
فدای کاکتوس جانِ خوب و
ناژناژی بشم


+قایمشهر رو خیلی دوست دارم.همین طور نور.شهسوار.تنکابن .آمل و
بابل و
ساری و
گرگان...

سلامت باشی
مرد که بزرگتر باشه درکش بیشتره
دخل و خرج خونه رو نگوووووووو
که شیر افکنه نا مرووووت
خدا نکنه
پانوشت :کاکتوس بیشتر
می دلم همین طور
ایشالا بیام رشت ببینمتون
مثلا رو صندلی میدون رشت نشستی من با
استکان چایی میام میشنم
بعدم هیچی .من چایی می خورم و میرم
تو هم هنوز تو رویا محو افقی
خیلی هم خوب
قایمشهر عالی من خیلی دوسش دارم مخصوصا مدل صندلی روبه مغازه هاش خیلی باحاله ،صبح زودش
،تعریف چهارشنبه بازارشو زیاد شنیدم ولی قسمت نشده بریم
خواهری بابله ولی قایمشهر بهتره
مثل راننده تاکسیا گفتیا
امل ،بابل،ساری با لهجه و غلیظ بخون
گرگان نرفتم ولی تعریف بسی بسیار شنیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد