انقدر ادم ها رو به جنون بی تفاوتی هاتون گرفتار نکنید...
انقدر بهشون نشون ندید که وجودشون براتون مهم نیست
انقدر خودتونو بزرک و مقتدر و سرد نشون ندید ...
انقدر این کارو ادامه ندید تا جایی که دلشون بشکنه
چون از همون لحظه ست که دلتنگیتون شروع میشه
و حتی اگر براش خدا هم باشید دیگه هیچ وقت دلش
به حضورتون دلگرم نمیشه .
لطفا قلب ادم ها رو با جنون بی تفاوتی هاتون دار نزنید.
کسی که از ره تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون ره سفر دارد
دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
گاهی بحث خوب و بد نیست
از یه جایی به بعد مسیر زندگی ادما عوض میشه
از اون لحظه دیگه حق برگشت به گذشته رو نداری
برای همین باید بزاری و عبور کنی ...
به هر حال بهتره عبور کنید از اینجا
یا خاموش وار مطالبو بخونید .
همواره ارزو میکنم موفق باشید .
. درود . و صد . درود . بعضی پست ها . فریاد میزنند

. حقیقتی را که ما با خود فریبی نادیده میگیریم .
. و چه زیباست دو بند پایانی . .
. و البته من هم . . چیزی . . مرتکب شدم
.
حس می کنم سکوت با جریان آب نمی خواند
و کوه ها به جرم خاموشی
با نعره های سوزان می سوزند
و صخره های ساکت
روی حریق سرخ قلل دود می شوند
حس می کنم سکوت گل ها را پژمرده می کند
و گل ها . در گلدان های خاموشی می سوزند
یک شب برای شمعدانی ها خواندم
و شاخه های شمعدانی تا آفتاب رسیدند
.......... پسندیدی بیااا و بگووو متشکرم
درود
حس می کنم سکوت گل ها را پژمرده می کند ...خیلی زیبا و تلخ
پسندیدم و سپاسگزارم .
سلام و عرض ادب
همه کم و بیش گرفتار این معضل هستیم .
و انگار چاره ای هم نیست جز صبوری
همانند فرشی مندرس
مرا به راهِ خواب نوازش کن ...
من از بیدار ماندن
زیر گامهای بی تفاوتی
می ترسم !
آرشید
سلام
حضورتون باعث افتخاره
اشعارتون بسیار زیباست مثل همین که با اجازتون اینجا گذاشتم .حیف امکان گذاشتن کامنت نیست .
صبرم دیگه خسته شده ..