کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

چشمان تو


دیدی نگاهت با غربت چشمانم چه کرد!!!

بازتابی عظیم و وسعتی شگرف

ملاقات عمیق یک روح

در پهنای وجود چشمانی روشن 

لایه لایه نفوذ در پهنای وجود

عبور از لایه ی ظاهری چشم

و رفتن به سراشیبی سقوط درون 

میخکوب احساس شدن...

تولد یک لبخند 

و بیان راستین وجود :

دارم خودمو تو چشم های تو میبینم.

#کاکتوس 

۹۸/۴/۱۱


پانوشت:عید فطر تو جنگل فسقل دراز کشیده بود 

تو چشماش نگاه کردم 

یهو خندید گفت 

چه باحال دارم خومو تو چشم های تو میبینم.

امروز داشتم به چشماش فکر می کردم 

کلمات جاری شد . شکلک لبخند عمیق

پانوشت۲:

دیروز داشتم انقلاب قدم میزدم 

تو ویترین یه مغازه،  پیشول 

راحت گرفته بود خوابیده بود.

یک شعر ناب


چایی تونو بردارید بریم  ادامه مطلب تا باهم بخونیمش


 

ادامه مطلب ...

شیرینی


خوب جونم براتون بگه 

چند وقتیه تب پختن شیرینی و کیک 

منو گرفته ....خخخخ

یادمه دبیرستان که بودم خیلی دوست

داشتم این کارو  و خواهری ها هم 

هنوز که هنوزه از اون ایام به نیکی

یاد می کنن. دیگه سال ها گذشت 

و گذشت و دیگه حس و حال اشپزی 

نبود مگر در حد مرگ بودم و کسی 

خونه نبود ..

الان باز چند وقته  تب شیرینی 

گرفتارمان کرده ....خخخخ

فکر کنم هر چندسال یه بار میاد سراغم .

دلنشین


تو 

آمدی 

و بی آنکه بدانی
خدا
با تو
برای من
یک بغل شعر نگفته فرستاد
حالا
بنشین و تماشا کن
چگونه
آیه
آیه
کتاب رسالت تو را
خواهم سرود
پیامبر از همه جا بی خبر من 
#افشین یداللهی


پانوشت: 

جدیدا خیلی شعر به دلم نمیشینه 

این یکی عجیب به دل نشست.

از چه رو دلتنگ شدی

این روزا برای من خیلی سخت میگذره 

هر روز با مسایل جدیدی تو وجودم 

اشنا میشم ...انقدر تلخ و سخت که 

که گاهی دیگه نمی خوام بشنوم 

نبرد خیر و شر ؛و شری که خودشو 

به جای خیر جا زده و منی که این وسط

نقش عروسک خیمه شب بازیشو بازی 

می کنم ...

درد ،درد،درد ...واژه ای به قامت دردناک

روح خسته و قلبی که امیدواره و جسمی که 

بیقراره ...

شاید باید گفت 

هرچه پیش اید خوش اید ...

و شاید اشک این واژه ی پر دریا 

ارام کند اتش وجود را ...

شاید ...

فرشته میگه خیلی خوش شانسی که الان 

متوجه شدی ، شاید هیچ وقت نمی فهمیدی 

گاهی دلم برا خرس مهربون میسوزه

اگر نبود هیچ وقت نمی فهمیدم یه چیزی 

اشتباهه ...ولی رفتارش داره نابودم میکنه

و شاید هنوز نمی تونم حقیقت ببینم در موردش

شاید ...

ماه هم که چند شبه رفته قایم شده 

گاهی فقط چندتا ستاره و درخشش 

نیمه روشن چند تکه ابر...