آن شب چه کسی مرا به خود می خواند؟
درخت انگور یا زمین خشک، که تشنه ی جرعه ای آب بود؟
آن شب چه کسی مرا به خود می خواند؟
ماه یا ستارگان دور دست که مدت ها نظارگرشان نبودم؟
آن شب چه کسی مرا به خود می خواند؟
باد که دلش برای لمس تنم تنگ شده بود یا آسمان و ابرهایش؟ آن شب چه کسی دلش برایم تنگ شده بود
که چنین رقص رنگینی در من موج می زد؟
من قدم گذاشتم در جمع عشاقان،
بی آنکه بدانم چه کسی مرا به خود خوانده است.
# کاکتوس