کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

بارون!!!

بارووووونو دوست دارم هنوز

چون ....

چون ...

چیه فکر کردین چون شوما رو یادم میاره

نه بابا

چون بعد از بارون دنیا انقدر قشنگ میشه

البته اگر بعضیا بگذارن که خوش بگذره

دو دقیقه اومدیم با خانوم جانمون قدم بزنیم

اگه این بچه گذاشت

پانوشت:

روز و روزگارتون به همین طراوقت

کاکتوس چهارشنبه 14 مرداد 1394 ساعت 10:27

نظرات 19 + ارسال نظر

بالابان یکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت 21:18

آره والا پوسیدیم الان دقیقا پوسیدم
گردش مجازی رو گل گفتین'

ما فعلا کمی اتز پوسیدگی نجات پیدا کردیم
یاد این برنامه کودکه افتادم
گل گفتی ای گل گفتی
مثل یه بلبل گفتی ....

خاموش یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 00:32

از دست تووووو

نه خب میدونی خیلی وقته نرفتم حرم.. دلم گرفته.. نشده برم بنا به دلایلی...

واسه همین کمی بی حوصله شدم.... شما هم که تشریف نداشتین.... ما حسابی غصه دار شدیم دیگه....

از دست خودت
دلش چرا گرفته ؟ ای خدا خاموش دل گرفته
دلایل بر طرف شد زودی برو و تندی واس ما هم دعا کن
هستم ولی خستم
خدا نکنه غصه داشته باشی دختر

خاموش یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 00:26

واااای تا حالا کسی نگفته بهم دلش تنگ میشه برام...

ممنون از محبتت کاکتوس جان.

دیونه ای تو به خدا
خوب دلم تنگ میشه
امروز گفتم براش پیام بزارم نزارم
معلوم نیست کجا رفته این بچه
نکنه پشه خوردتش
چه میدونم والااااااااا
خواهش قابلی یوخ

خاموش یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 00:18

دلتنگ تو شدم...

منم دلم تنگ شد اما ما که به شما دسترسی نداریم باید منتظر بمونیم تا بلکه دلتون تنگ بشه تشریف بیارید

خاموش شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 23:46

سلام دوست جووون... کجایی نیستی؟؟؟

حتما باید کار به دلتنگی برسه که بیا
ی.

سلام دوست جون خودم
خوبی ؟
ببخشید این چند وقته کار و بارمون زیاد شده خخخخ
هر وقت کار داشتی تو وبم نظر بزاری میام
شاید وب دوستان نرم یا پست جدید نزارم اما وبلاگمو چک می کنم
کاری داشتی تعارف نکن
حالا دلتنگ من شدی یا پشهه ؟راستشو بگو شیطون خانوم

Amir شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 21:35 http://mehrekhaterat.blogsky.com/

دمت گرم بااین پست های باحالت

دم خودتون گرم با اون پشتای پشه نشانتون
زیاد خوب نیستیا
مثل اون همیشه ها نیستی

سپیده 21 شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 18:44

پس چرا نیستی پس؟

ببخشید

نازنین شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 10:51

اخیش جیگرم حال اومد چه پست خوبی بود
خانوم جانت کشته منو
اینجا کجاست چه باصفاست من که نمیدونم خخخخ
دمت گرم

چه خوب خوشت اومد
خانوم جانم کشته همه رو خخخ
چرا مثل سروناز میگی این جا کجاست:
یعنی تو نمی دونی ؟
یه چی میگی مرغ پخته هم خندش میگیره ها
دم خودتون گرم بانو خانوم جان

بالابان جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 15:24

گوووووووود

سلام
اوه اوه ببین کی اومده
پس شوما هم برای نجات از پوسیدگی
گردش مجازی رو انتخاب کردید

خاموش چهارشنبه 14 مرداد 1394 ساعت 23:30

من برم بخوابم.

همیشه همینطوری باش.

خوابای رنگی ببینی

شبت بخیر

باشه
چشم سعی میکنم
خوابای خوب ببینی ...بدون پشه البته خخخ

خاموش چهارشنبه 14 مرداد 1394 ساعت 23:22

این آهنگو دوستش دارم... البته کاش به جای

یه امشب مال من باش
مال مردی که دستاش
به جز دست تو همراهی نداره

می گفت

یه امشب مال من باش
مال زنی که دستاش
به جز دست تو همراهی نداره