کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

یک استکان چای داغ !!!

خسته ای

 و من

 خوب می دانم دلیل تمام خستگی هایت را

باز هوس یک استکان چای داغ کرده ای ....



هوس کرده ای برایت یک استکان چای بریزم

 و بشینم در کنارت و تو باز شروع کنی :

هی بانوی من چه چای خوشرنگی ،

به خوشرنگی گونه های سرخت

و من با شرمی از سر ذوق بگویم :

قابل شما را ندارد آقا........


 

 

 

باز بخوانی حرف های عاشقانه ات را یکی یکی

 در گوشم و من مثل مسخ شده ها ی بی خبر ،

گوش بسپارم به تمام دلهره های خستگی هایت ...



باز دستانم را لمس کنی و بگویی چرا دستانت

نرمی به خود نمی بیند و بروی کرم بیاوری و

خودت دستانم را نوازش کنی  و به باد بسپاری

تمام خستگی های دستانت را در  لا به لای

نوازش سر انگشتانم ....




و باز در چشمانم نگاه کنی و به موهای تک و توک

سفیدم گیر بدهی که چرا رنگ جوانی به خود شان

 نمی بینند ، برق اشک در چشمانم اماده ی طغیان

شودو تو دستی دراز کنی برای زدودن اشک هایم تا

باز به خودت یاد اوری کنی که من محتاج شانه های

 مردانه ات هستم و باید این شانه ها استوار باقی بماند .



و در آخر

باز می رسی به همان استکان چای داغ که سرد

 شده است اما تمام خستگی های تو در شده است .

 



پانوشت:

تقدیم به تمام مردان و زنان عاشق سرزمینم

که هنوزم چایشان کنار هم سرد می شود .



نظرات 6 + ارسال نظر
کاکتوس دوشنبه 28 دی 1394 ساعت 01:38

ﻣﺮﮒ ، ﺷﺎﯾﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯾﹻ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ
ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﺪ ؛

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻢ
ﮐﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ
ﺯﯾﺮ ﺑﺎﻟﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ
ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ

ﻣﯿﻨﺎ ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ

بهمن یکشنبه 27 دی 1394 ساعت 18:53

سلااااااااااااااااااااااام کاکتوسی جان
اومدم حالت رو بپرسم ...
گور بابای دنیا ...
تورو خدا با آرامش چائیت رو بخور و یکی هم برا من بریز...
میدونی الان چند وقته که منو به یه فنجون چای لبریز ، لب سوزِ لب دوز دعوت نکردی ... خووو منم گناه دارم

سلاااااااااااااااااااااااام اقا بهمن عزیز
مرسی خوبم ...شما خوبید ؟
حال و احوال ؟
چشم بفرمایید
http://weheartit.ir/king-include/uploads/9-(133)-5048798276.jpg
ببخشید اتفاقا جمعه می خواستم بیام و براتون یه چایی خوشرنگ بریزم که نشد شرمنده

سهیلا شنبه 26 دی 1394 ساعت 23:44 http://rooz-2020.blogsky.com/

چه پست حال خوب کنی بود...
خیلی خوش سلیقه هستی در پست گذاشتن کاکتوس جون...
دمت گرررمممممم کاکی جون

خوب خدا رو شکر
یکی دیگه هم همینو گفت
بدبختی اینه که فقط تو پست گذاشتن خوش سلیقه هستم
دم خودتون ولرم ابجی
راستی چه عجب از این ورا

بهمن جمعه 25 دی 1394 ساعت 11:24 http://www.life-bahman.blogsky.com

یه جمعه اومدیم حالی از احوالات دوست خوبمون بگیریم که اونم خورد توی ذوقمون ...
کاکتوس عزیز و دل مهربون
باز کی اذیتت کرده ؟
باز کی غصه هارو فنجان فنجان به جانت ریخته ...؟
با کی اشکتو در آورده ؟
دوست خوب و مهربونم ؛
باور کن که عاشقی کشک نیست !
عاشقی بهونه ی زیستنه !
اصلن اگه عاشقی نباشه ، هوا هم اکسیژن نداره ...
باور نداری ...؟؟؟
اگه باور نداری ، خوو بدون عاشقی نفس بکش ...
دیدی چقدر سخته ؟ دیدی نمیشه ...

ای بابا
کسی اذیت نکرده اقا بهمن
روزگاره دیگه
می گذره و چون می گذرد غمی نیست
اگر نوشتم عاشقی کشکه ماهی خودش می فهمه که چرا نوشتم
این داستان سر دراز داره اقا بهمن
بدون عشق میشه زندگی کرد ولی بدون دوست داشتن دوست داشته شدن نمیشه نفس کشید
از دست شما
ما کلا نفسای اخرمونه چه با عشق چه بی عشق
ولی در کل امیدوارم هیچ کس بدون دوست داشتن دیگران زندگی نکنه که واقعا نمیشه نفس کشید
مرسی از حضورتون
دمتون گرم

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 13:28 http://1nicegirl8.blogsky.com/

دو تا چایی تو جنگل روی کنده درخت دو تا عاشق و.... یه خرس گرسنه

یه خرس گرسنه که اژانس گرفته!!!!
قبلا این خرسه رو دوست نداشتی !!!!
جای تعجب داره !!!
مرسی برای یاد اوری خاطرات
ولی ماهی دیگه خرسه دنبال عاشقا نمی گرده
چون فهمیده عشق و عاشقی کشکه ...
دیگه کاری به کار کسی نداره
یادش به خیر

سرو سپید سه‌شنبه 22 دی 1394 ساعت 19:51 http://sarvina.blogsky.com

تلخ کامم ...
درست مثل همین فنجان چای ...
که دلتنگِ لبهای تو ...
سرد خواهد شد .

سلام و سپاس

ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻢ
ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ
ﺩﺭﺳﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ !

ﭼﺎﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ،
ﻭ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺖ، ﮔﺮﻣﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ !

ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ ﭼﺎﯼ ﺍﯼ ﮐﻪ،
ﻟﺤﻈﻪ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺳﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ !

ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ؟

پریسا عسکری
سلام و سپاس از شما
شعر زیبایی بود
خواستم چیزی بنویسم ولی هیچ راه نفوذی نداشت
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد