کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

ساعت!!!



ساعت مچی ام

روبه رویم نشسته است

گویا، او هم منتظر است

زمان می گذرد و من و او

ثانیه ثانیه،

امدنت را شماره می کنیم .

کاکتوس


پانوشت:

گاهی یه عکس کلی حرف

واسه گفتن داره ولی...


نظرات 1 + ارسال نظر
خسرو چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 23:33 http://khane8tom.blogsky.com

. درودی به زیبایی نام اهورامزدا .
. تیک تاک های یک نواخت ساعت دیواری
. در امتداد انتظار آمدنت
. ترانه ایست که ره به حال خرابم نمیبرد
. و من ساعت هاست که پشت پنجره
. در انتظار آمدنت . . . تا ببینمت
. آه . . . می کشم
. و شیشه مات می شود . !!! .

درود....
بسیار زیبا بود
وقتی با مکث بیشتری بخونی زیباترم میشه
شیشه مات می شود ..خیلی جالب بود
ممنون از لطفتون

نگاه من و ساعتم به امدنت عوض شده است
عقربه ها با اکراه می گذرند
زیرا می دانند
مسیر رسیدن تو به من کج شده است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد