خورشید

دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را

گفتمش از من خبر ده دلبر خون‏خواره را

سجده کردم گفتم این سجده بدان خورشید بر

کو به تابش زر کند مر سنگ‏های خاره را

#مولانا

پانوشت:

شعرش خیلی به دل نشست

کاکتوس شنبه 31 فروردین 1398 ساعت 21:31

نظرات 5 + ارسال نظر

Baran چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 20:50

ممنون ومچکرم بابت آهنگ پیشنهادی شما

خواهش می کنم

Amir یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 ساعت 23:58 http://mehrekhaterat.blogsky.com

Baran یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 ساعت 21:30 http://haftaflakblue.blogsky.com/

می دونید؟این ترانه رو،توی جاده ی پر پیچ خم ؛باسرعت جیگر حال آور،خیلی دوووست دارم.
بله.اصاثی خوشگلا باید برقصن

یه چیزی بگم؟یکی از دوستان با پدرش پاشده بود رفته بود عروسی.دی جی اینا،شروع کردن به خوندن ،خوشگلا باید برقصن.حالا باباهه جو گیر شد،میخواست بره بخابونه بیخ گوش طرف.که تو رو چه؟به خوشگلا؟مردکه بی تربیتمردن تا حالیش کنن.بابا جان من!اینو اندی خونده.این یه ترانه است...بعد مفهوم شدن قضیه،نزدیک بود باباهه بره قاطی خوشگلا,با اون شکمه قلمبه اش،یه قری بره

اوهوووووم
خیلی خوبه
جاده و اهنگ و سرعت و ....
وای خدا

Baran یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 ساعت 18:41 http://haftaflakblue.blogsky.com/

عهههه.خیلى ببخشید

امیر خونده

مرسی
خیلی قشنگ بود
همه خوشگلا که جمعن

Baran شنبه 31 فروردین 1398 ساعت 23:48 http://haftaflakblue.blogsky.com/

هر وقت خوندم؛استاره راذق میکنم.مثل اینکه یه مشت آلبالو خشکه نمک گلپر گوشه لپمهواژه خوشمزه ایِ

ممنون تون؛به دل منم نشست

_خورشید به موهای تو تابیدهیهو یادم اومد