کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

تار و پود


جاده می رفت و تو می رفتی ...

 من اما

 در ابتدای جاده ی باور 

 در میان تار و پود های غربت دلم 

 جا مانده بودم. 

# کاکتوس

 


نظرات 9 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 11 شهریور 1398 ساعت 18:06 http://haftaflakblue.blogsky.com/

مخلص شما عزیزان تون هستم؛کاکتوس جان

عزیزید

Baran دوشنبه 4 شهریور 1398 ساعت 18:23 http://haftaflakblue.blogsky.com/

دل تون شادو
جون تون سلامت عزیز ❤دلم

امیدوارم شما وفسقل و
آبجی خانم و
دیگر عزیزان همیشه خوب و خوش وسلامت بااااااشید❤

اخ آخ
خیلی مرسی که تو قلبم هستین

ممنون
باحال اسم ها رو پشت هم میاری
اخ اخ مرسی برام می نویسی

Baran پنج‌شنبه 31 مرداد 1398 ساعت 08:39 http://haftaflakblue.blogsky.com/

شیمی فدا=فدای شما

تو آسمان آبی آرام روشنی
کاکتوس جانممن همچون دونده ای و
شما با کمربند به دنبال ما

خدا نکنه
مرسی ماجان 
خط اخر خوب اومدی

Baran چهارشنبه 30 مرداد 1398 ساعت 21:26 http://haftaflakblue.blogsky.com/

ای نور
ای جعرافیای سری که متلاشی می شود
با تو
عشق
در قلب من شعوری کروی دارد

#بیژن الهی

ما خیلی مخلص شماییم کاکتوس جانِ جانانم

تو و تابیدن در کلبه ی درویشی ما ؟
فریدون مشیری 
ما بیشتر ابجی

Baran دوشنبه 28 مرداد 1398 ساعت 08:53 http://haftaflakblue.blogsky.com/

نفرمایید کاکتوس جانخیلی هم خوب می دونید چی درسته و
چی غلطِ
ایمان دارم به کاکتوس
به شعور کرویِ کاکتوس
به ذهن گرم و روشن کاکتوس
به اخم وکمربند کاکتوس

شما لطف داری ماجان خانوم
اصلا اسیر شعور کروی شدم
به اخم و کمربند ها
از دست تو

Baran شنبه 26 مرداد 1398 ساعت 16:45

جاااانت سلامت بلامیسر
وی یو ره ببین چقدر این پدرسوخته ها خوب بازی کردن
اونجایی که میگه،دلم میخواد دس بکنم این دهنِ منه !الان که خوندم،ازش دلخورین ،این دیالوگ یادم اومد

فدای قلب قشنگ تون بشمدل دشمن تون درد بکنهدل تون پراز آرامش و
گرم باشهنصف نصف میکنم هرچی که از زندگی دارمتیکه ی سالم قلب مُ برات می زارماینو سرچ بزنید

اره خیلی باحال بودن ...هنوز تیکه هاشون ادمو به خنده میندازه...
نمیدونم چی درسته چی غلط
خدا نکنه
الان می سرچم
مرسییی

دریاست چشمای تو ،دریاست

Baran سه‌شنبه 22 مرداد 1398 ساعت 19:38 http://haftaflakblue.blogsky.com/

خیلی مرسی به یادم بودین

بله.وقتی یاد خواهر تون کردم.پشت بندش اسم خرس مهربون اومد تو ذهنم
دیگه قسمت شون بود
روز عرفه ماجان یادش کنه

ان شاءالله که خداوند همیشه براتون خیربخواد..

قل❤بم کوچولوعهاما دو پنجره داره❤نور گیرش و
وی یوش خوبه لطفا راحت باشیدو
خجالت نکشید❤اینجا (توقلبم)کسی مزاحم تون نیست


بله قسمت
باورت میشه انقدر دلخورم ازش اصلا یادش نبودم
هی دنیام کلی بازی داره واس خودش
ان شاءالله
ای جان .... ویو رو ببین داداش

مرُسی ماجان
این روزا قلبم خیلی درد می کنه
کاش تکلیفش با خودش روشن بود

Baran یکشنبه 20 مرداد 1398 ساعت 16:43 http://haftaflakblue.blogsky.com/

به به
به به،....
لحن تون مثال فامیل دور بودا

خیلی مخلصم

چقدر جالب.برگ کاهوی پوسیده ی چسبونده به شیشه

به روی چشم.بیاد شما و
داداش فسقل و
آبجی خانم و
خرس مهربون هستم
خیلی مرسی که تو قلب❤م هستین❤


مرسی به یاد بودید
به یادتون بودم
اوه خرس مهربونم یادتون بود
امیدوارم خیر باشه
قلبشووووو...اوخه
خجالتم اومد یهو خوب

Baran شنبه 19 مرداد 1398 ساعت 17:52 http://haftaflakblue.blogsky.com/

جاده می رفت....❤
من هم میرفتم
وتو را با تارو پود قلبم....
همراه خود بردم...❤
#ماجان

متن و
عنوان و
تصویر؛عاااالی

تصویر؟جسارتا کف دسته؟یا برگ کاهو؟که روش بتادین؟یا رب انار ریختین؟


به به
به به
چقدر به دل نشست این رفتن
ممنون
برگ کاهو که خراب شده
چسبوندم به شیشه که از پشت نور بخوره بهتر دیده بشه
امروز منو یادت نره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد