کنار دختر بلوط
روی صندلی نشستم عکس بگیرم
یهو یه میوه بلوط افتاد
برش داشتم، برام جالب بود
هرچی فکر می کنم درخت بلوط پیر چی می خوادبهم بگه
متوجه نشدم ، چندتا بلوط که رو زمین افتاده بود
جمع کردم به عنوان هدیه اوردم .
خوب جونم براتون بگه
از ان روزی که من بار سفر بستم ....
فراموشم نکن من یار دیرینم ...
جی می خواستم بگم ، اهنگ چی میگه ...خخخ
از دست این فرامرز خان
خوب بگذریم
این سفرم تجربه خیلی خوب و جدیدی بود
بریم ادامه مطلب که تعریف کنم براتون
ادامه مطلب ...
خوب جونم براتون بگه خیلی وقت بود که یهویی راهی سفر نشده بودم ، امروز بعد مدتا یهویی راهی سفر شدم .نه لباس و نه وسیله مناسب ،هیچی ...
اینم یه مدله دیگه ...تازه شاید یکی از بهترین سفرا بشه...
یکم واسم عجیبه ... و شروعش سخت بود ...
امیدوارم اتفاقای خوبی در راه باشه.
پانوشت:
شاید تویی اخرین رویا ...
شاید...